مهم نیست با چه کسی ازدواج می کنید:

مهم نیست با چه کسی ازدواج می کنید ، چراکه به هر حال با خودتان روبرو می شوید . کسی که با ازدواج می کنید مأموریست از سمت جهان هستی که شما نیازهای برطرف نشده ی خودتان ، موانع و رنجش های خودتان ، میزان مهرو عشق ورزی خودتان و از همه مهمتر شکاف درونی عمیق بین آرزوها و ترس های خودتان را با او می سنجید.

اگر صدها بار هم ازدواج کنید و طلاق بگیرید ، هیچ همسری نمی تواند شما را خوشبخت کند یا اعتماد بنفس و عزت نفس شما را تضمین نماید . پس این نکته ی مهم را به یاد داشته باشید که با هرکس ازدواج کنید در نهایت همیشه با خودتان دیدار می کنید.

همیشه طلاق راه حل نیست :

اگر در ازدواج ورابطه تان مشکل دارید طلاق راه حل نیست بلکه باید روی خشم و نفرت و بیزاری خود کار کنید . بیشتر طلاق ها غیر ضروری هستند و لازم است گاهی آگاهی تان را بالا ببرید و ازدواج را از زاویه ای متفاوت ببینید . ازدواج هدیه ای شاعرانه در کادویی قشنگ نیست . معنای حقیقی ازدواج ، متعادل کردن کشمکش های درونی  دونفر است .

 هر شخصی می تواند در ازدواج ، عشق و محبت واقعی را کشف کند و عمیقا شفا یابد . ازدواج مدرسه ایست که شما با دشوارترین امتحانات روبرو می شوید ، جایی که سریعتر از هر جای دیگر می توانید یاد بگیرید و رشد کنید و بزرگترین پاداش ها را دریافت کنید.

هیچ شریک واقعی جز خودتان وجود ندارد :

همه ی ما کامل به دنیا آمدیم . اما محدودیتهای رشد و تربیت ما ، تقاضاها و خصایص خانواده مان و تأثیر جامعه ، تغییراتی در ما بوجود آوردند که حتی کمترین خاطره ای از کمال اولیه مان نداریم . ما اتصال با منشأ خود را از دست دادیم و بدون تماس با خویشتن واقعی مان مدام دنبال چیزی می گردیم

از خودمان مطمئن نیستیم و در اثر نیازهای متضادمان تکه تکه شده ایم . ما سعی داریم در ازدواج و رابطه با شخصی دیگر به سعادت و خوشبختی برسیم ، اما در واقع به دنبال هماهنگی و تعادل در خودمان می گردیم . ما دنبال راهی برای بازگشت به خود واقعی مان می گردیم.

ازدواج افشای اسرار درون :

ازدواج اسرار درونی شما را بی شرمانه فاش می کند و عذر و بهانه ها و مخفی کاری های کوچک و بزرگ تان را افشا میکند . هرچه شما به شخص مقابل نزدیکتر شوید ، کمتر می توانید خودتان را کنترل کنید و نقاب تان را حفظ کنید . در واقع بدترین وجه وجودتان را تجربه می کنید . عصبانی و دمدمی می شوید ، می رنجید ، غر می زنید و می گریزید . احساس می کنید هیچ قدرتی برای برقراری تفاهم با شریک زندگیتان ندارید .

شما فکر می کنید مشکل از طرف مقابل است اما تنها کاری که او می کند ، نشان دادن حقیقت وجودتان به شماست. در این موقعیت باید آگاهانه و با شهامت تمام جوانب وجودی خودتان را بپذیرید . خصوصا آن قسمت از خودتان را که دوست ندارید و سالها نادیده گرفته اید و سرکوب کرده اید ، در غیر اینصورت ، تمام ازدواج هایتان به طلاق ختم می شود و تمام کسانی را که سعی دارند نیمه ی سرکوب شده تان را به شما نشان دهند ، از خود دور می کنید .

فقط یک راه برای شفای واقعی هست :

فقط یک راه برای ازدواج موفق و رابطه ی مهرآمیز حقیقی وجود دارد و آن اینکه با شهامت و صداقت ، با دره ی درونتان روبرو شوید . به این منظور تنها چیزی که لازم است نزدیکی واقعی با همسر و آمادگی برای کشف خویشتن درونی تان است . هرآنچه در ازدواج و ارتباط با همسرتان شما را می آزارد ، ریشه ای در درون خودتان دارد .

چرا اکثر ستاره های مشهور همسر قبلی شان را کنار می گذارند ؟

مطالعه زندگی اکثر ستاره های مشهور دنیا ، رابطه ای عمیق و ازدواجی بامعنا و سپس جدایی حیرت انگیز و در پی آن برقراری روابط سریع و به همان اندازه ناگهانی که پشت سرهم اتفاق می افتد را نشان می دهد . فرقی نمی کند ستاره ی مشهور بازیگر سینماست یا عضوی از یک خانواده ی سلطنتی یا شخصیت مشهور ورزشی ، در زندگی همه ی آنها بعد از یک رابطه ی عاشقانه که اغلب به ازدواج ختم می شود و در نهایت به طلاق می انجامد ، شاهد همسرهایی مشابه همسر اولی هستیم .

اما چرا این اتفاق بارها و بارها تکرار می شود ؟

ستاره های مشهور موقع ایفای نقش برای مردم ، هویت اصلی خود را گم کرده اند . وقتی فرد دیگر نتواند خود حقیقی اش را ببیند ، نیازمند کسب تأیید و تحسین از دنیا می شود و به دنبال وصل شدن ( ازدواج ) با اشخاص بیرونی می رود . غافل از اینکه اگر نتواند احساسات خود را بشناسد با اطرافیان و نزدیکانش هم نمی تواند همدلی داشته باشد . واضح است که ستاره ها در اولین ازدواج شان نتوانستند با خود واقعی شان کنار بیایند و با هیچ یک از همسران بعدی هم ، نتوانستند از حد فراتر بروند .

 اولین کار برای رسیدن به خوشبختی چیست ؟

اولین کار برای رسیدن به خوشبختی جستجوی خود حقیقی مان است ، نه جستجوی شخصی دیگر که مارا درک کند و بپذیرد . اما متأسفانه افراد با نا آگاهی تمام ، وقتی ازدواج شان با شکست مواجه می شود ، به جای اینکه خودشان را پیدا کنند ، به دنبال شخص دیگری می گردند تا شکست را فراموش و خوشبختی را با او تجربه کنند . پدیده ای که باز هم با آن روبرو می شوند ، ازدواج ناموفق و رابطه ای ناتمام که برنامه ای پنهانی در آن خرابکاری می کند .

تا وقتی که به جستجوی الگوهای پنهانی و زخم های روانی و باورهای عمیق و اشتباه تان نپردازید وخود حقیقی تان را قبول نکنید ، روابط و ازدواج های مکرر شما ، با مشکلات مشابه مواجه و همه چیز دوباره به همان صورت قبل تکرار خواهند شد .

روابط انسان ها از قوانین دقیقی پیروی می کنند:

روابط انسان ها از قوانین دقیقی پیروی می کنند که ذهن ناخوداگاه تان تشخیص نمی دهد یا درکشان نمی کند . تک تک باورهای درونی و ترس ها و دفاع های درونی شما ، صرف نظر از اینکه ، چقدر در اعماق روح تان دفن شده باشند ، در رابطه ی صمیمی با دیگری  و با ازدواج تان  تجلی می یابد .

شاید در ذهن رؤیای زنی عاشق یا مردی کامل را داشته باشید و تصور کنید با ازدواج با او خوشبختی را احساس خواهید کرد ، اما اگر در اعماق ناخودآگاهتان باور داشته باشید که زن ها ترسناکند یا مردها خیانت کارند ، در نهایت باورهای درونی تان روبرویتان ظاهر خواهند شد . حتی اگر با رویایی ترین فرد ازدواج کنید ، بعد از مدتی زندگی مشترک ، او دقیقا شبیه باورهای درونی شما خواهد شد .

نتیجه:

برای تغییر زندگی و احساس خوشبختی ، راه حل طلاق نیست بلکه روبرو شدن با خود حقیقی تان و باورها و اعتقادات و الگوهای ذهنی تان است . با کمک تکنیک ای اف تی (EFT)  به درونی ترین لایه های وجودتان سفر کنید و پنهانی ترین باورها و احساساتتان را کشف کنید وبا اصلاح و تغییر آنها ، زندگی تان را تغییر دهید و خوشبختی واقعی را در کنار همسر فعلی تان تجربه کنید .

کار سختی نیست ، فقط کمی صبوری لازم است و تمایل به تغییر ، همین .

الهه اکبری

باور اعتقادات  رؤیا   طلاق  رابطه   هویت   اسراردرون  خوشبختی   عشق ورزی  ستاره های مشهور   صداقت   الگوی ذهنی